آهنگ Welcome to The Machine (ولکام تو ده ماشین) دومین قطعه از آلبوم Wish You Were Here از گروه پراگرسیو-سایکدلیک راک مشهور انگلیسی پینک فلوید است که در سال 1975 منتشر شد بود.
Welcome to The Machine با اینکه شاید در عموم طرفداران این گروه همیشه زیر سایه قطعات دیگر همین آلبوم مثل Shine On You Crazy Diamond و Wish You Were Here قرار گرفته است.
با این حال پس از گذشت 45 سال از زمان منتشر شدن همچنان می توان این آهنگ را به عنوان نقطه عطفی در آهنگ سازی و ترانه سرایی به شمار آورد. نه تنها در سبک خود بلکه در صنعت موسیقی مدرن نیز محسوب می شود. صنعتی که از قضا در این قطعه توسط خود پینک فلوید مورد تمسخر و استهزا قرار می گیرد. به دستگاه خوش آمدی پسرم، چه رؤیایی دیدی؟ مهم نیست، ما به تو گفتیم چه رؤیایی ببینی.
تنها این یکی از ابیات این اثر است که در حال به رخ کشیدن قدرت و جبر در صنعت موسیقی است. درستی و تمامیت آن را با یک ظرافت خاص زیر سوال می برد و صنعتی که یک شخصیت هنرمند و فردیت در آن جای اصلاً ندارد و خلاقیت و اصالت ارزشی پیدا نمی کند. خاصیتی که پینک فلوید چند سال بعد و پس از انتشار آلبوم The Wall نیز به سیستم آموزشی نسبت داده شده است.
از لحاظ موسیقیایی پینک فلوید در این قطعه اصوات پردازش شده که با کامپیوتر (سینتسایزر) زا با ترکیبی از گیتار های اگوستیک ترکیب شده است تا هم صدایی سنت و مدرنیته با هم دریک قالب موسیقی طعنه ای دیگر به محدودیت ها و عرف ها در این صنعت بزرگ باشد. اما هنر اصلی گروه پینک فلیود در مفهوم پردازی زمانی کاملاً مشخص می شود. باید بپرسیم چرا قطعه موسیقی در مورد اهمیت فرد گرایی تنها یک مفهوم و یک پیام واحد را می تواند برساند.
با اینکه گفته میشود مفهوم اصلی این قطعه کنایه و طعنه های را شامل می شود. که بالاتر به آن اشاره کرده ایم. اما راجر واترز ترانه آن را به شکلی نوشته است که مخاطب عام بتواند با خود (دستگاه) نام برده . را به هر سیستم و محصول اجتماعی مدرن نسبت بدهد. یکی از این مفاهیم لایه ای جدید به درون آهنگ اضافه می کند.
این لایه جدید در موزیک ویدئوی توسط دوست قدیمی اعضای گروه پینک فلوید یعنی جراد اسکارف به تصویر کشیده شده است. و تنها در کنسرت و اجرای زنده پخش می شود. این موزیک ویدئو مانند دیگر انیمیشن های قدیمی گروه پینک فلوید سرشار از تصاویر پریشان کننده است.
دستگاه را چیز بزرگ تر ساخته دست بشر می داند. دستگاهی که بشر نیز خود جزی از آن محسوب محسوب می شود. بدون آن نمی تواند وجودی داشته باشد. این دستگاه عظیم طبیعت و هسته خود زندگی است که سیاره ای مثل زمین با هدفی به جز زایندگی در سطح خود چیزی دیگری نمی تواند باشد.
پروسه ای که میلیارد ها سال طول می کشد که انسان خود خواه به آن برسد. موجودی که خود را برتر از هر چیز دیگری می داند و همین تفکر یکی از مهم ترین علل نابودی چیزی به نام طبیعت و زمین مادر است که می شناسیم. انسان اما در این پروسه زمانی قطعاً بازنده است نهایی است چرا که همانطور که زمین را نابود می کند، فکر فرار کردن هم است و قصد دارد اعضای که بهترین و قدرتمند ترین هستند را با سفیه های خود به سیاره های دیگر بفرستد تا این چرخه معیوب ادامه داشته باشد.