موسیقی پارس: پس از بیانیه و کمپین #نه_به_سرقت_ادبی که جمعی از ترانه سرایان و شاعران کشور از جمله محمد علی بهمنی، روزبه بمانی، نیلوفر لاری پور، امیرحسین مدرس، علی ایلیا، پرسا مقدس، صابر قدیمی، علیرضا بدیع، حسین غیاثی، امید صباغ نو، علی آذر و… در اعتراض به سرقت ادبی حمید هیراد منتشر کردند، یغما گلرویی با انتشار یادداشتی در صفحه مجازی خود، نسبت به این موضوع واکنش تندی نشان داد.
متن یادداشت گلرویی به این شرح می باشد:
ایستادن سانسورگران و سانسور شوندگان در کنار هم برای تشکیل یک کمپین و کوبیدن مشت محکم به دهان آوازخوانی که بدون اجازه از چند بند ترانه ی سه چهار ترانه سرا در آهنگهایش استفاده کرده بیشتر از حماسی بودن، بامزه است چون چند تن از امضا کنندگان این بیانیه می توانند با چرخاندن قلم جلوی انتشار هر ترانه ای – از جمله ترانه های همین خواننده – را بگیرند و نیازی به کمپین نمایشی راه انداختن و اشک تمساح ریختن برای حق پامال شده ترانه سرایان ندارند.
این تمام قد ایستادن و “ما همه با هم هستیم” گویی قلابی هم فقط راهی برای “دلسوز” نشان دادن خودشان و دلخوری از سرقتی بودن ترانه هایی ست که مجوز انتشارشان را خودشان داده اند.
کسانی که سالها در شوراهای سانسور دفتر موسیقی حق ترانه سرایان را در انتشار آزادانه ی آثارشان پایمال کرده اند حالا در این کمپین بی خطر کنار همان ترانه سرایان ایستاده اند تا خود را تطهیر کنند وگرنه بازخواست به حق ترانه سرا از خواننده ای که شعری را بی اجازه اجرا کرده باشد نیازی به قشون کشیدن و طومار امضا جمع کردن ندارد و با یک شکایت از طرف آن چند ترانه سرا قابل پیگیری ست. این سیرک زمانی تماشاییتر می شود که به خاطر بیاوریم در بزنگاه هایی که ترانه در محاق قرار گرفت و دچار مشکلات اساسی شد و چندین ترانه سرا بازداشت و بازجویی شدند و تا دادگاه و جریمه رفتند، از این تمام قد ایستادگان خبری نبود.
نه کسی بیانیه ای نوشت و نه کمپینی به راه افتاد. اغلب دوستان سر بی دردشان را دستمال نبستند تا مبادا زبانم لال آن تعزیر دامنگیر آنها هم بشود. حالا اما موضوع بی خطر این خواننده فرصت خوبی شده برای سانسورچیان تا دوشادوش آنانی که آثارشان را قیچی می کنند در گود این نمایش شیرجه بروند. سارقان اصلی هویت ترانه مترقی مراکز نظارتی و شاعران استخدام شده در شوراهای سانسور هستند. همانهایی که اینروزها – با چراغ سبز دولت که قصد راه اندازی یک صنف قلابی و قابل کنترل از طرف دفتر موسیقی برای ترانه را دارد – ناگهان خوابنما شده اند و حرف از “صنف” و “کنار هم بودن” می زنند.
شکی نیسست که استفاده بی اجازه از ترانه توسط خواننده محکوم است اما سوال اینجاست که آیا ترانه سرایانی که سالها شاهد ذبح آثارشان در شوراهای ممیزی بوده اند و در خلوت از فضای بسته ی آن شوراها می نالند حاضرند کمپینی بر علیه سانسور مراکز و اعضای شورای قلع و قمع ترانه ی پیشرو راه اندازی کنند، یا ترس از عواقب این کار فقط اجازه لشکرکشی برای یک آوازخوان را به آنان می دهد؟
#ما_با_هم_نیستیم
#نه_ به_سانسور
#نه_به_سرقت_ادبی»