فرهاد جواهرکلام گفت: وقتی باید با پول و صرف هزینه کلان روی بورس بود، ترجیح می دهم صدسال وارد چنین مقوله ای نشوم.
این خواننده با بیان اینکه ستارگانی که پیش از این در آسمان موسیقی ایران درخشیدهاند، با زحمت فراوان وارد این عرصه شده اند افزود: آنها برای تک تک آهنگهایی که خواندهاند، تلاش شبانه روزی داشته اند وقتی خواسته اند به عرصه خوانندگی وارد شوند، از فیلترهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رد شده اند در حالی که امروزه کافی است پول داشته باشی تا بتوانی یک شبه راه شهرت را بروی.
خواننده«فقط خودم، فقط خودت» در ادامه صحبتهای خود اضافه کرد: بانگاهی به دو دهه قبل موسیقی یعنی اواخر دهه هفتاد و همین طور دهه 80، متوجه برخی اسامی می شویم که موسیقی را به شکلی کاملا حرفه ای دنبال کرده اند ، ازخشایار اعتمادی گرفته تا مابقی دوستان! ولی فکر می کنم امروزه دیگر از صدا و اعتبار خبری نیست و فقط باید پول داشته باشی تا مطرح شوی.
وی در پاسخ به اینکه این پول از سمت خواننده، صرف چه اموری میشود، گفت: این پول صرف خبرنگار، پخش آلبوم، حتی پخش تک قطعه و … می شود. دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست که به زحمت بخوانی و خواننده شوی و بعد آن را به هزاران زحمت دیگر پخش کنی و به دست اهلش برسانی! امروزه بیش از هر چیزی باید با تهیه کننده، با پخش کننده، با رسانه ها و … زدوبند کرد تا تبلیغ آلبومت روی اسلایدر سایتهای موسیقی باشد. مردم هم که دیگر دنبال موسیقی نیستند بلکه از تبلیغ آنها دست به انتخاب می زنند و هر آلبوم جای بهتری در تبلیغ داشت، آن را تهیه می کنند.
جواهرکلام با اشاره به اینکه مردم بیش از هرچیزی به چشمانشان اعتماد دارند، گفت: فضای کنونی موسیقی، فضای تبعیض است. وقتی ما رسانه نداریم و در عوض بعضی ها با پول، رسانهها را می خرند و اختصاصی مال خودشان میکنند، دیگر چه می توان کرد؟ درگذشته مردم خودشان برای خریدن آلبوم خواننده محبوبشان، وقت صرف می کردند و به فروشگاههای محصولات فرهنگی سرمی زدند و بعد دست به انتخاب می زدند. بعدها که به جای نوارکاست، سی دی به بازار آمد، بازار کپی رایت داغ شد و بعدتر بازار دانلود آثار موسیقی و نادیده گرفتن زحمات هنرمند برای هنری که کشیده است! کار به جایی رسید که امروزه دیگر انتشار آلبوم در قالب سی دی نیز بی فایده است.
وی افزود: متاسفانه هیچ چیز سرجای خودش نیست . من خودم وقتی به گذشته برمی گردم، می بینیم که دست کم 150 قطعه موسیقی دارم و از این بین مردم لااقل 15 کارم را شنیده اند و می شناسند. پس باید بین من و امثال من با خواننده ای که با یک یا نهایتا دوقطعه معروف شده و پشت سرهم کنسرت می گذارد، باشد که نیست!
فرهادجواهر کلام همچنین گفت: برای حل این معضل فقط می توان کسانی را به عرصه وارد کرد که بلدکار و وارد باشند. افراد کارآزموده، می توانند کمک دهندگان خوبی در این زمینه باشند. متاسفانه مردم این روزها از کنسرت اشباع شده اند، از بس کنسرتهای تکراری از خوانندگان تکراری با صداهای تکراری شنیده اند. طرف سوپر میوه داشته و به یکباره دلش هوس خواندن کرده و خواننده شده است. همین شخص پشت هم کنسرت می دهد، چون لابی و پول دارد. تهیه کنندگان هم که فقط به فکر جیب خود هستند و دل برای کسی نمی سوزانند. کسانی هم که قدرت خرید بلیت کنسرت دارند، دیگر به کنسرت نمی روند و قیمت بلیت ها هم برای شهروندانی است که بالاتر از میدان ونک زندگی میکنند. پس تکلیف شهروندان پایین از ونک چه می شود؟ مگر آنها موسیقی نمیخواهند؟ مگر سهمی از هنر و فرهنگ این جامعه ندارند که محکوم به ناتوانی درخرید حتی یک بلیت در سال شدهاند؟
وی درپایان با بیان اینکه متاسفانه خوانندگان ما برای بسته شدن یک سایت به رییس جهموری نامه می نویسند اما برای ارزانی بلیت که حق مردم است، کاری نمیکنند و این خنده دار است، تصریح کرد: خنده دارتر این است که یک شبه تصمیم می گیرند کسی را مطرح کنند و از همان شب صدا و سیما، رسانه ها ، رادیو و … دست به دامن احسان علیخانی و فرزاد حسنی می شوند و او را معروف می کنند و بر سرزبان عوام می اندازند. سوال من این است که چرا به زور می خواهید از ناخواننده، خواننده بسازید؟