اخبار داغ :

در کنسرت های ما جز «راک» و «متال» چیزی نمی شنوید!

موسیقی پارس- سام شرف زاده: محمد خرمی نژاد یکی از آهنگسازان خوش فکر موسیقی کشور است که سرپرستی گروه رضا یزدانی را بر عهده دارد و به عنوان نوازنده درامز روی صحنه کنار یزدانی و دیگر نوازنده ها حاضر می شود. آنچه در ادامه می خوانید قسمت اول گفت و گوی ایشان با «موسیقی پارس» است که در آن به بحث در خصوص برخی مسائل تخصصی موسیقی پرداخته ام تا هر چند ناچیز اما سطح سواد موسیقایی مخاطب موسیقی روند رو به رشدی داشته باشد.

 

 

این روزها مشغول چه کاری هستید؟

کنسرت های تهران را پشت سر گذاشته ایم و مشغول ضبط و تنظیم و ساخت قطعات برای آلبوم جدید رضا یزدانی هستیم. در پروژه فیلم سینمایی “من ناصر حجازی هستم” بنده به عنوان آهنگساز حضور دارم.

 

 

یکی از مشکلات موسیقی کشور تکراری بودن و شبیه بودن ملودی ها است.

درست است. وقتی کسی از نظر تحصیلات موسیقی سطح بالایی نداشته باشد نمی تواند ملودی خوبی بسازد و بعد از چند بار ملودی ساختن در آثار مختلف، به تکرار می رسد. این ملودی ها اصولا با چند آکورد ساده  ساخته می شود و ذوق و سلیقه ای وجود ندارد. آن ها که تحصیلات بالایی در موسیقی دارند می دانند از چه مسیری بروند تا ملودی های خاص بسازند و از تکرار دور باشند و یا اینکه از ذوق و سلیقه مادرزادی برخوردار باشند.

 

 

به عقیده خیلی ها، تنظیم یک قطعه می تواند راه فراری باشد تا با دیگر آثار فرق کند و شباهت ملودی را کمرنگ کند . یک روز خواهد رسید که تنظیم ها هم به هم شبیه می شوند. چاره چیست؟

همین حالا هم شده و این را بگویم که واژه تنظیم خودش واژه درستی نیست. در موسیقی چیزی به نام تنظیم نداریم. کسی که ملودی می سازد شده آهنگساز و کسی که آهنگسازی می کند شده تنظیم کننده. کسی که مثلا یک خط ملودی (که فقط آهنگین کردن ترانه یا همان نغمه پردازی است) رادر اختیار دارد، باید آهنگسازی آن را به همان نحوی که شما می شنوید انجام دهد.که برای اینکار، تنظیم واژه کوچکی است. موسیقی امروز از ترانه که یک بخش بسیار مهم است، ملودی و آهنگسازی و صدای خواننده ومیکس و مسترینگ تشکیل شده است. کسی که می خواهد یک ملودی را آهنگسازی کند باید هارمونی و سازبندی بداند که همه بر می گردد به تحصیلات و پس از آن هنری که دارد. ملودی تنها آهنگین کردن ترانه است و نغمه پردازی کردن نه آهنگسازی. مردم باید این تفاوت ها را بدانند.

 

 

چه باید کرد که مردم تفاوت این مسائل را بدانند؟

با بعضی دوستان صحبت کرده ایم که تکنیک ها و مقدمات را به شکل یادداشت در دنیای مجازی به گوش مردم برسانیم. خیلی ها اصطلاح ها را نمی دانند. به نظرم اگر مردم اینها رو بدانند بهتر تشخیص می دهند موسیقی که گوش می دهند را چه کسی ساخته است.

 

 

خیلی از مخاطبین حرفه ای موسیقی حتینمی دانند میکس و مسترینگ کدام مرحله از کار است و در این مرحله چه اتفاقاتی می افتد.

بله و این خیلی مهم است. در گذشته های دور میکس و مستر در خود موسیقی اتفاق می افتاد و رهبر ارکستر همه کار را می کرد اما الان خیلی از سازها در یک لول و به صورت جداگانه گرفته می شود و باید صدایی را که شاید برای گوش مناسب نیست به سطحی برسانی که قابل شنیدن باشد. میکس و مسترینگ آخرین مرحله است که در آن زیر و بم شدن صدا( اکولایز کردن) و افکت گذاری و خیلی مسایلی که تخصصی است در آن اتفاق می افتد. صداها گاهی نرم تر گاهی خشن ترمی شوند و حتی فالش بودن صدای خواننده را می توان تصحیح کرد. میکس و مستر سلیقه ای شده با اینکه اصلا سلیقه ای نیست و یک فرمول ریاضی است. شما باید بدانید برای هر ساز چه کار کرد و خلاقیت در کار هست اما سلیقه ای رفتار کردن اشتباه است. در ایران این بحث زیاد تخصصی نیست و من به همین دلیل زیاد موسیقی داخل را دنبال نمی کنم چون گوش را آزار می دهد.

 

 

اگر بخواهید موسیقی ایرانی گوش کنید انتخاب شما چیست؟

کار خیلی از خواننده ها را دوست دارم اما نمی توانم بگویم مداوم آهنگ هایشان را گوش می کنم. اما صدای رضا یزدانی را همیشه دوست داشته ام و گوش می کنم. صدای نیما مسیحا را دوست دارم چند قطعه از فریدون آسرایی هست که دوست دارم و چند آهنگ از سیروان خسروی و… کارهای خودم را هم گاهی به قصد لذت بردن گوش می دهم البته اگر با ترانه اش ارتباط خاصی برقرارکرده باشم.

 

 

به ارتباط برقرار کردنتان با ترانه ها اشاره کردید. قبلا در صحبت هایی که بین من و شما بوده  هم گفته بودید ترانه ای که با آن ارتباط برقرار نکنم را آهنگسازی نمی کنم. سلیقه شما در انتخاب ترانه و یا بهتر بگویم تایید یک ترانه چگونه است؟

ترانه چند نکته تکنیکی دارد مثل وزن و قافیه و ملودیک بودن، گاهی ترانه هایی هست که درون مایه خوبی دارند اما ملودیک نیستند و وزن خوبی ندارند و روان نیستند، برای من وزن و احساسات یک ترانه خیلی مهمتر است.

 

 

در این قسمت از مصاحبه نوبت موسیقی راک شده و می خواهیم در خصوص این سبک صحبت کنیم. آیا ما مخاطب درستی برای این سبک موسیقی داریم؟ اگر مخاطب هست میتواند نیاز موسیقایی اش را با این موسیقی راک یا موسیقی نزدیک به راک برطرف کند؟

داریم اما خیلی کم. موسیقی راک یک فرهنگ است و باید این را دانست. باید دانست در کشور ما خیلی نمی توانیم در مورد المان های اصلی راک صحبت کنیم و این اولین جایی است که راک به بن بست می رسد و درقدم اول با ممیزی رو به رو می شویم. ممنوعیت هایی هست که در موسیقی، فیلم و دیگر جاها هست. با این شرایط نمی توان گفت موسیقی راک درستی داریم و یک نکته دیگر که باید به آن اشاره کنم این است که خیلی ها فکر می کنند هر صدای گیتار الکتریکی که به گوش می رسد موسیقی راک است. راک را همیشه در قالب اعتراض می بینند و نمی دانند راک  میتواند گاهی کاملا عاشقانه،  البته عاشقانه معترض باشد. در ایران تنها یک شاخه راک را می توان ادامه داد که خیلی عاشقانه است و آرام. متاسفانه هر کسی سبک راک را دوست دارد فکر می کند این کاره است و یک گیتار به دوش و خود را راکر می داند. در ایران این اتفاق تنها برای سبک راک افتاده است. بعضی ها دوست ندارند موسیقی خود را پاپ بدانند و به زور اسم راک را روی آن می گذارند. مگر پاپ چه ایرادی دارد که اینقدر پافشاری می کنند ما راکر هستیم. من خودم هفتاد درصد از آثارم را در موسیقی پاپ کار کرده ام در حالی که ساختن آهنگ در سبک هایی مثل متال، فانک، کلاسیک، جَز حتی موسیقی فیلم را در کارنامه ام دارم.

 

 

پس همچنان باید به فردای بهتر برای سبک راک امیدوار بود!

بله. خواننده ها و گروه ها دارند سعی خودشان را می کنند تا دل مخاطب را به دست بیاورند. در کنسرت های خود ما به جز راک و متال چیزی نمی شنوید. اما در آلبوم ها آثار کمی نرم تر است و به پاپ- راک نزدیک می شود. رضا یزدانی هم همیشه گفته من در سبک های مختلف آهنگ تولید کرده ام. رضا هم خوشبختانه درگیر سبک نیست. همه در کشور ما دوست دارند انتقاد کنند و منتقد شده اند.

 

 

می خواهم برای مخاطبین ما بیشتر در خصوص فضای یک قطعه موسیقی راک صحبت کنید.

یک ترانه، ملودی یا آهنگ به تنهایی نمی تواند در گروه راک قرار بگیرد و همه اجزا در کنار هم یک قطعه راک را تشکیل می دهند. یک خواننده اصلی ترین قسمت ماجرا است چرا که بیشترین نقش را در انتقال حس به شنونده دارد. خواننده را مردم به عنوان یک خواننده راک باید بپذیرند. نوع سازبندی می تواند راک باشد و این سبک محدود نیست. فرهنگ راک را می توانید در سرودن ترانه، ساخت آهنگ و یا خواندن استفاده کنید. همیشه گفته ام و باز هم می گویم که موسیقی راک آن صداهای خشن که مردم فکر می کنند نیست. خیلی راکرهای اصیل، آثاری دارند که بسیار لطیف و عاشقانه است اما در قالب راک. اعتراضی که در این موسیقی جاری است خیلی جاها باعث می شود صدای سازها به آن شکل اعتراضی به گوش برسد که بعضی ها آن را خشن تعبیر می کنند. ما در ایران به سختتی می توانیم نوازنده ای داشته باشیم که هنگام نواختن ساز عکس العمل های خاص خودش را داشته باشد یا فلسفه لباس پوشیدنش را حتی از راک وام گرفته باشد چرا که مسائلی این وسط وجود دارد. فِرِدی مرکوری در کنسرتی با لباس زیر روی صحنه آمده و هیچ گریم خاصی نداشته و این بیانگر یکی از المان های اصلی راک است که شما نشان دهید این آدم روی صحنه همین است که هست و اگر می خواهید قبول کنید اگر نمی خواهید قبول نکنید. من این هستم و خودم را به شما نزدیک نمی کنم و اگر می خواهید شما به من نزدیک شوید. در ایران خواننده های راک به دنبال انتشار آثاری هستند که طیف وسیعی از مردم آن را بپسندند و این شدنی نیست. می گویند آهنگ بگیر باشد و من معنی این را نمی فهمم. موسیقی خوب، خوب است چه ده نفر گوش بدهند چه یک میلیون. پرطرفدارترین خواننده های ما سطح سواد موسیقایی بالایی ندارند و این را مخاطب باید متوجه شود که باز هم متاسفانه  شنونده ها خودشان از نظر سواد موسیقایی بسیار پایین هستند.

 

 

رابطه بین یک مولف موسیقی و مخاطب را چگونه می بینید؟

من به عنوان یک آهنگساز باید دریچه تازه ای رو به شنونده باز کنم و اعتقاد دارم نباید به دنبال این باشم که شنوده چه چیزی دوست دارد و من همان را بسازم. مخاطبی که به شکل تخصصی موسیقی نمی داند و در شرایطی قرار گرفته که موسیقی خوب گوش نداده است چطور می تواند انتخاب درستی داشته باشد! از وقتی به دنیا آمده ایم موسیقی شش و هشت در گوش ما بوده. عده ای کم و عده ای زیاد اما بوده و نیاز خیلی ها همین موسیقی است. عده ای می خواهند در ماشین این موزیک ها را گوش بدهند و اصلا توجهی هم به آن ندارند و فقط می خواهند صدایی در ماشین پخش شود. موسیقی سطح پایین و مخاطبینش برای من در ساخت موسیقی اهمیتی ندارند. من برای افرادی موسیقی می سازم که به شکل حرفه ای موسیقی گوش می کنند. آمار نشان می دهد این افراد کم هستند و آن را می شود از فروش سی دی های اوریجینال فهمید و به این هم اشاره کنم که بخشی از شنوندگان حرفه ای موسیقی با موسیقی جدی قهر کرده اند و من دوست دارم به موسیقی ایرانی برگردند. در یک کشور با پنجاه میلیون جمعیت حداقل پنج میلیون آلبوم اوریجینال به فروش می رسد اما در کشور ما با این جمعیت حدود دویست تا سیصد هزار نسخه آن هم نه برای همه خواننده ها. تصور کنید اگر ده درصد از مردم کشور آلبوم را بخرند چه پولی وارد چرخه موسیقی می شود.

 

 

و همین دلیلی است برای پُر کار بودن ترانه سراها و آهنگسازان.

دقیقا. در سال حدود سی چهل قطعه می سازم و این خوب نیست اما هزینه ها باید از این راه تامین شود. وقتی هنرمند از نظر مالی تامین نباشد اصلا نمی تواند کار کند. من سعی می کنم از کیفیت کم نشود. در آلبوم جدید رضا یزدانی قطعه ای هست که حدود سه ماه روی آن کار کرده ام و تلاش کرده ام خوب از آب در بیاید. وقتی من درگیر مسائل مالی نباشم ممکن است در سال شش قطعه بسازم و تمام وقتم را صرف همین شش قطعه کنم. در کشورهایی که موسیقی حرفه ای دارند، یک آهنگساز برای ساخت قطعه یکی از خواننده های مشهور حدود پانصد هزار دلار دریافت کرده است. من هم اگر اینجا چنین دستمزدی دریافت کنم مثل آن شخص خواهم شد و موسیقی من خود به خود سطح بالاتری پیدا می کند و به فضای جهانی نزدیک می شود.

 

 

صحبت از ساخت موسیقی متن فیلم ناصر حجازی شد بیشتر برایمانتوضیح بدهید

ما در این پروژه با یک فیلم صد و شصت دقیقه ای سرو کار داریم که حدود صد و چهل دقیقه موزیک می خواهد. موزیکی که به خاطر ژانر این فیلم که تا به حال می توان گفت در ایران ساخته نشده یا حداقل از لحاظ موزیک همچین چیزی نداشته ایم ، با موزیک متن هایی که تا به حال شنیده شده است بسیار متفاوت است. در این فیلم پر است از صحنه های هیجانی و پر اکت که موزیک هیجانی هم می خواست پر از صحنه های ملودرام و رمانتیک، پر از صحنه های حماسی و …که من این موزیک متن را در کمتر از بیست روز با سبکی متفاوت ساختم .در این مدت، در طول شبانه روز من کمتر از سه یا چهار ساعت خوابیدم و زحمت زیادی برای این کار کشیدم و امیدوارم نتیجه مثبتی داشته باشد.

 

 

 

گفتنی است بخش دوم این مصاحبه به زودی از «موسیقی پارس» منتشر خواهد شد

 

 

 

 

منبع: اختصاصی موسیقی پارس

 

    دیدگاه های شما

  1. من هیچوقت تفاوت متال و راک و پاپ رو نفهمیدم! خب همشونم موسیقی و شعر دارند دیگه! فقط رپ خیلی ضایع‌ست