موسیقی پارس_فاطمه فرج الله زاده: در فضای پر زرق و برق و شلوغ انواع مختلف سبک های موسیقی، جایگاه موسیقی کودک، حتی نسبت به سال های گذشته، دچار افت زیادی شده است. دغدغه و رسالت هنری برای ساخت و تولید موسیقی کودکانه، بسیار کمتر از آن است که کودک حق انتخابی داشته باشد. شاید از موفق ترین نمونه ها در سال های گذشته تولید آثاری بود که خوانندگان مطرحی همچون بنیامین بهادری و بهنام صفوی و… در تولید آن نقش داشته اند.
بی شک یکی از مهمترین علل کاهش تولید موسیقی کودکانه، عدم حمایت از آثار تولید شده در این حوزه است؛ بحث مالی پروژه های موسیقی، یکی از مهمترین دغدغه های هنرمندان است، عدم حمایت از هنرمندان حوزه موسیقی کودکان، بی شک آن ها را دلسرد کرده است و در این میان، بیشترین ضربه را کودکانی می خورند که به جای زمزمه ترانه های شاد و کودکانه، ترانه های هیت خوانندگان موسیقی پاپ را می خوانند و اتفاقا از سوی بسیاری بزرگسالان نیز تشویق می شوند! مگر نه آن که «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد؟» پس چگونه برخی می توانند به موضوعی مهم و ارزشمند، این چنین نگاه سطحی داشته باشند؟
کافی است بیش از پیش به ترانه هایی که بر زبان کودکان جاری می شود، دقت کنید یا در مهد کودک ها حضور یابید تا بتوانید آسان تر بر این مسئله صحه بگذارید که کودکان امروزی، بیش از آنکه شعر های کودکانه بر زبان جاری کنند، از عشق های نافرجام و مثلثی می گویند. البته نمونه بارز این اتفاق، یک بار هم در برنامه پربیننده و محبوب خندوانه رخ داده است که بسیاری از شما نیز ویدیوهای آن را در فضای مجازی دیده اید؛ در یک قسمت از این برنامه، زمانی که رامبد جوان از کودکی درخواست می کند تا شعری بخواند او چنین آغاز می کند که «یک چتر خیس و دریا کنار و پرسه های عاشقانه…»، که موجب تعجب رامبد جوان و سایر مخاطبان نیز می گردد، چرا که ترانه ای با مضمون عاشقانه ی به اصطلاح دو نفره، جایگزین ترانه های آموزشی این کودک شده است و دیگر نیازی به گزافه گویی نیست؛ چرا که پر واضح است این اشعار، به هیچ وجه مناسب سن کودکان نخواهد بود.
یکی از مشکلات ریشه ای رخ داده در سال های اخیر، حتی حذف برنامه های پربیننده کودک و نوجوانان است؛ برای مثال برنامه «عمو پورنگ»، «فیتیله جمعه تعطیله» و…با استفاده از ترانه های کودکانه، بسیار کارآمد و هوشمندانه، سعی در آموزش رفتارهای صحیح به کودکان داشتند که امروزه با حذف این قبیل برنامه ها، خلا بزرگی برای کودکان شکل گرفته است و نتیجه آن می شود پلی کردن آهنگ های موجود در گوشی های والدین که قطعا برای خردسالان و کودکان تولید نشده اند.
حال قرار است کودکان در آینده خود چه نوستالژی داشته باشند؟ آیا تهی بودن خاطرات آن ها از موسیقی های شاداب و کودکانه، ناراحت کننده و شاید فراتر از آن، چیزی شبیه فاجعه نیست؟
در پیشرفته ترین کشورهای دنیا، بزرگترین سرمایه گذاری ها روی کودکان صورت می گیرد، در حالی که متاسفانه ما نه تنها حمایت چندانی از موسیقی کودکانه نمی بینیم، بلکه حتی شاهد حذف برنامه های مثبت و موسیقی کودکانه آموزشی برخی برنامه های پربیننده در صدا و سیما هستیم. شاید اندکی شعاری به نظر برسد اما بی شک، کودکان آینده سازان کشور هستند؛ روحیه لطیف آنها نیاز به توجه بیشتری دارد و باید متناسب با سن و نیاز آنان دست به تولید آثار آموزشی و ارزشمند زد.
یقینا در ایران هم هنرمندانی هستند که درک عمیقی از موسیقی کودک دارند و با پرداخت هوشمندانه می توانند موسیقی سازگار با روحیات کودک بسازند، که بسیار هم مورد استقبال کودکان واقع شود تا برای مثال اگر در یک برنامه تلویزیونی از آنها درخواست شد آهنگی بخوانند، حداقل یک قطعه مناسب با سن خود را اجرا کنند.
برای باور و درک ارزشمندی موسیقی سالم برای کودکان و تولید آثار متناسب با سن آن ها، لازم است از نخبه ها و افراد خبره این حوزه کمک گرفت تا موسیقی کودک را نجات داد.