سال ها قبل زمانی که همه چیز شبیه به هم شده بود، واژه موسیقی زیرزمینی در میان مردم باب شد. چرا که سلیقه ها را تغییر می داد. باعث می شد که منتظر سبک های جدیدی باشیم که تا آن زمان کمتر دیده بودیم.
از هر سویی که راجع به موسیقی و دنیای وسیعش صحبت کنیم، ممکن است به سمتی برسیم که به مذاق عده ای خوش نیاد.
موسیقی همیشه دو راه داشته است.
شنونده همواره در انتخاب هایش راه روشن را بیشتر دوست دارد اما بهرحال افرادی هستند که راه دوم قلقلکشان می دهد و علاقه مندند پای در راه تاریک نهند تا امتحان کنند. ببیند در مرز ظلمات چه می گذرد. و مسلما افرادی که دنبال کننده ی سرنوشت به اصطلاح خلاف عرف رونده گان هم، کم نیست. در غیر این صورت صفحه حوادث روزنامه ها و اخبار حوادث و حواشی افراد مشهور وجود خارجی نداشت.
مسیر تاریک برای موسیقی زیر زمینی
راه تاریک همان موسیقی زیرزمینی است. دلیل زیرزمینی شدن هم فقط سلیقه است.
ممکن است شخصی در دوره ای زیرزمینی باشد، و در سلیقه دوره بعدی سوپراستار مملکت بشود…
سلیقه را هم که نه می شود ترمیم کرد، نه تنبیه و نه تغییر!
سلیقه فقط و فقط یک مرتبه ذاتی است که ممکن است. محیط هم بر آن اثر بگذارد؛ و وقتی که صاحب منصب باشی می توانی، سلیقه شخصی خود را ولو به بدترین شکل ممکن به خورد مردم بدهی.
اما در این میان ممکن است بسیاری از استعدادهایی که شاید تنها در یک دهه رخ بدهند، به نوعی محو آن تاریکی بشنوند که دیگر نشود برچسب زیرزمینی را از روی آن ها برداشت. (ممکن است بعضی از آن ها نتوانند سلیقه مردم را پوشش دهند و حتی ممکن است سال ها بگذرد تا بتوانند خودشان را وارد جریان آب کنند.)
سال ها قبل زمانی که همه چیز شبیه به هم شده بود، واژه موسیقی زیرزمینی در میان مردم باب شد.
چرا که سلیقه ها را تغییر می داد و باعث می شد که منتظر سبک های جدیدی باشیم که تا آن زمان کمتر دیده بودیم یا حداقل نمونه های ایرانی اش رو ندیده بودیم.
البته بماند که بعضی از آن دوستان زیرزمینی همان بهتر که همان جا ماندند و همراه وضعیت کنونی نشدند، چون واقعا تحمل خواننده های اضافه تر که علم و تبحر کافی ندارند، در وضعیت امروزی سخت تر می شد.
دقیقا در همان زمان، ما شاهد خلق سبک های جدید به خصوص در موسیقی های رپ و راک و الکتریک و دنس بودیم. و تقریبا هر شاخه ای به چند زیرشاخه تقسیم شدند و هر قسمت با نام هنرمندی خاص کلید خورد.
-یک نفر که به طرز عجیبی خلاق و عام پسند بود و انصافا رکوردهای خوب و منطقی هم از خود به جای گذاشت، بعدها کم رنگ شد و حتی در سیاست و مذهب و ناو جنگی و … دخالت کرد تا اینکه از کشور خارج شد و امسال اولین کنسرت خود را خارج از ایران برگزار کرد و وی قطعا به محبوبیت قدیم خود را دست نخواهد یافت.
-شخصی که هنوز هم به عنوان خالق سبک “دیس لاو” می شناسنش و زمانی تمام قطعات و موزیک ویدئوهای زیرزمینی اش نقل مجالس و روی دور تکرار ماشین ها بود، و حتی کارش به همکاری با یکی از خواننده های محبوب پاپ هم رسید، امسال تقریبا سومین سال سکوت هنری اش را می گذراند.
-نفر بعدی سال های سال برای هنر و هدفش جنگید، از پله های محبوبیت و شهرت بالا و پایین رفت و این رویه آنقدر تکرار شد تا اینکه نهایتا امسال یکی از رسمی ترین کنسرت های خارجی اش را در کشور ترکیه برگزار کرد.
وی قطعات بسیاری تولید کرد و امید بسیاری داشت که می تواند اولین نابغه رپ ایران باشد که اسم مجاز کنار اسمش آمده است.
اما تفاوتی که داشت این بود که همیشه کار خودش را خوب بلد بود و در دل مردم عجیب جا داشت و امسال هم با یک قطعه بدون هیچ تعارفی وضعیت مارکت موسیقی امروز ایران را به چالش کشید، طوری که که باید برایش ایستاد و دست زد.
-دیگری که هیچ وقت در هیچ کاری با “هیچکس” شوخی نداشت و اسم مستعارش هم تقریبا در همین جمله بود. اسمش را می توان به عنوان پرچم دار اولین نفرات رپ فارسی نوشت که بسیار غریبانه از کشور خداحافظی کرد و تقریبا به کم کار ترین نابغه موسیقی ایران در دو دهه اخیر تبدیل شد. کسی که حتی ممکن است دیگر در خلوتش هم به اصطلاح، رپ نخواند. (چون هنوز هم معتقد به این است که یه روز خوب می آید…)
و بسیارند از این مثال ها که نمی شود آن ها را در راهشان مقصر دانست.
آن ها قطعا کارشان را خوب بلد هستند که با وجود سالیان متمادی همچنان قطعاتشان جزو خاطره انگیزترین هاست. بدون شک اگر راهی برایشان باز شود، باز هم نفرات اول نسل خودشان خواهند بود.
اما با این تفاوت که دیگر آن جوان های ۲۰ _ ۲۵ ساله نیستند و نزدیک به ۴۰ سالگی شان هستند.
ای کاش به جای بیشتر خفه کردن راه تاریک موسیقی، برایشان چراغ نصب کنیم، تا کم کم راه آن ها نیز روشن بشود.