این ادغام بی همتای بازیگری، شعر، رقص، صحنه پردازی، جامه و آرایش بازیگران، تجربه ای نمایشی را فراهم می کند که هیجان و تاثیر آن فراگیر و مقاومت ناپذیر است. اپرا از هنگام پیدایش و از حدود ۱۶۰۰ میلادی در ایتالیا، به بسیاری از کشورها راه یافت و امروزه نیز همچنان یکی از توانمند ترین گونه های نمایش موسیقیایی است.
در اپرا شخصیت ها و طرح داستان، به جای گفتار که در درام متعارف به کار گرفته می شود، به واسطه موسیقی نمایانده می شوند. با پذیرفتن این قرار داد. اپرا مایه لذت فراوان می شود؛ موسیقی آن گوش نواز است و تاثیر حسی کلام و داستان را تشدید می کند. موسیقی اپرا با تجسم حالت، شخصیت، پویایی و کنشی دراماتیک، حتی یک داستان پیچیده را نیز باور پذیر می کند. سیلان موسیقی، داستان را پیش می برد.
در اپرا موسیقی همان درام است. اپرا اجرا کننده هایی می خواهد که همزمان توانایی أواز خواندن و ایفای نقش داشته باشند. تک نوازها (آوازخوانان سولو) – تک خوان های دوم،گروه کُر و گاه رقصندگان – همگی با جامه و آرایش ویژه – بر صحنه اند. گاه علاوه بر آواز خوانان حرفه ای گروه کُر «بازیگران فرعی»( بازیگران اضافه یا سیاه لشکر) نیز حضور دارند؛ بازیگرانی هم که آواز نمی خوانند. به انجام کارهای حاشیه ای سرگرمند که بر تاثیر گذاری اپرا می افزایند. تدارک چشم انداز صحنه، نور پردازی و سازمان بخشیدن به ابزار و وسایل صحنه در اپرا کاری پیچیده و بغرنج است. تمام این ابزار و وسایل برای خلق توهم آتش، سیل، طوفان و جلوه های فرا طبیعی به کار گرفته می شوند.
شمار کارکنان یک اپرای بزرگ – از رهبر ارکستر گرفته تا کارگردان صحنه، بردیان گروه های آوازی، نوازندگان همراهی کننده ی آواز خوانان هنگام تمرین ها، – تکنسین ها و دستیاران صحنه – شاید به چند صد تن برسد.
افزایش اپرا ثمره تلاش مشترک آهنگساز دراماتیک است. لیبرتو، یا متن اپرا، به طور معمول توسط لیبرتو نویس، یا یک دراماتیست، نوشته می شود و سپس آهنگساز برای آن موسیقی می سازد. آهنگساز اغلب به همکاری با دراماتیست می پردازد تا از سازگاری لیبرتو و موسیقی اطمینان یابد.
کارگردان به انتخاب بازیگران، رهبر ارکستر و همکاران هنرمند دیگر می پردازد و در کار صحنه پردازی، تهیه ی لباس، دِکور، نور مناسب، پخش صدا، و مانند آن ها نظارت می کند. رهبر ارکستر هنگام اجراء تمام اثر را شکل می دهد. تعیین تمپو، راهنمایی آوازخوانان در یادآوری متن با حرکت های لب و نمایاندن دگرگونی های ظریف دینامیک بر عهده ی اوست.
شخصیت های داستان اپرا، بسیار متنوع هستند؛ خدایان، ملکه ها، دوک ها، خدمتکاران، کشیش ها، روسپیان، روستاییان، دلقک ها و گاوچرانان همه و همه ممکن است در هیأت شخصیت های اپرا ظاهر شوند. تک خوان های اُپرا می بایست تمام این شخصیت ها را بنمایانند. به این ترتیب مهارت در بازیگری به اندازه ی هنر آواز خوانی برای آنان ضروری است. کارگردان صحنه، هنگام تمرین آوازخوان ها را برای انجام حرکت دست، ادای حالت هایی بیانگر و همسان شدن با شخصیت های داستان تعلیم می دهد.
گستره های آوازی اصلی(سوپرانو، آلتو، تنور، باس) در اپرا گروه بندی های ظریف تری می یابند. برخی از رده های آوازی اپرا عبارتند از:
-سوپرانوی کولوراتورا وسعت صوتی بسیار ریز؛ قادر به اجرای سریع گام و تریل.
-سوپرانوی لیریک صدایی کم و بیش سبک و روشن. نقش های دلنشین و جذاب را ایفا می کند.
-سوپرانوی دراماتیک صدایی پُر و قدرتمند. قادر به پدید آمدن تاثیرهایی شدید و سودایی است.
-تنورلیریک صدایی کم و بیش سبک و روشن.
-تنور دراماتیک صدایی قدرتمند؛ قادر به ایفای نقش های قهرمانی.
-باس بوفو ایفاگر نقش های کُمیک؛ می تواند نت های سریع را بخواند.
-باس پروفوندو محدوده ی صوتی بسیار بم، صدایی پُر حجم و قوی؛ ایفاگر نقش شخصیت های بزرگ و والامقام.
اپرا مانند نمایش نامه یک تا پنج پرده دارد که هر کدام به صحنه هایی تقسیم می شوند. هر پرده ی اپرا، گستره ی متفاوتی از تقابل میان آوازی و اُرکستری را می نمایاند