ایربگ ماشین تو را از خطر مرگ حفظ میکند و احساس میکنی که درون ماشینات دوباره زاده شدهای. این شروع جهان جدیدیست که پیش رو داری. پلیس ضد شورش، رفت و آمد سفینه آدمهای فضاییها، کت و شلواریهای اتوکشیده در خیابانهای شهر که تا نهایت وجود ترسیدهاند. حمل و نقل جدید، سرعت، جنون، زندگی جدید بریتانیایی، جهانی سازی و آنتی-کاپیتالیسم. “ردیوهد” در بهار 1997 بعد از دو آلبوم قبلی.
“Pablo Honey” و “The Bends”، آلبوم “OK Computer” را منتشر کرد. سبک “جز فیوژن” (ترکیب بداهه پردازی و هارمونی جز با سبکهای دیگری مثل راک، فانک و ریتم و بلوز) جرقههای اولیه موسیقایی آلبوم را ایجاد کرد. «ساختن چیزی و تماشای فروپاشیدن آن»، زیباییای بود که “تام یورک” در این سبک میدید و این ایده هسته موسیقایی “OK Computer” را ساخت. بیشتر آلبوم به صورت زنده ضبط شده بود.
“ردیوهد” هیچگاه هویت “OK Computer” را به عنوان یک کانسپت آلبوم تایید نکرد. اما همواره تاکید داشت که باید به آن در قالب یک کل نگاه کرد. متن آلبوم نسبت به “The Bends” انتزاعی است، انگار که مخاطب در گوشهای ایستاده و مکالمههای در حال عبور از کنار گوشش را میشنود و تلاش میکند از مناظری که به سرعت تغییر میکند با دوربین آنالوگ عکس بگیرد. بنا به توصیف “تام یورک”، گویا دوربین مخفیای در گوشه اتاق است و در هر آهنگ شخصیت متفاوتی وارد اتاق میشود.
«ـ Fitter, Happier, More Productive.» کلماتی که “تام یورک” به مکینتاش “LC II” داد تا از صدای کامپیوتری نرم افزار “SimpleText” در ترک “Fitter Happier” استفاده کند، و بعدها گفت که این متن کوتاه که نوشتناش تنها 10 دقیقه طول کشید برایش غمگینترین متنی بود که تا آن روز نوشته بود.
“اوکی کامپیوتر” پیش از شروع قرن جدید، وقتی که مکینتاش و ویندوز، کامپیوتر و اینترنت سالهای اولیه خودشان را میگذراندند جامعه جدیدی سرشار از مصرف گرایی، تسلط رسانه و انزوای احساسی را تصویر کرد، تصویری که هر روز بیشتر و بیشتر به واقعیت نزدیک شد.