«پریسا سیر» از همکاری اش با «امیرعباس گلاب»، «بابک جهانبخش» و… گفت
موسیقی پارس: «پریسا سیر» متولد ۲۰ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۳ می باشد. وی که فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه سراسری سمنان است؛ از همان بدو نوجوانی و حوالی ۱۴ سالگی با قلم و شعر مانوس شد و با گذشت زمان این انس و الفت به قدری عمیق شد که این روزها به واسطه همكاري با افراد شاخصي مثل بابك جهانبخش ، امير عباس گلاب،امين قباد، امير عباس حسن زاده ،مرتضي لطفي، امير حسين آرمان،امير علي بهادري و…..چهره ای محبوب و شناخته شده در حوزه ی ترانه سرایی، برای علاقمندان موسیقی به شمار می رود.
موسیقی پارس نیز در ادامه به یمن دستیابی به این موفقیت ها به گفت و گو با این هنرمند توانا پرداخته است:
_ترانه سرایی را از چه سنی آغاز کردید؟
از ۱۴سالگی نوشتن را آغاز كردم و حدود ٥سال است وارد ماركت حرفه اي موسیقی شده ام.
_چگونه به این استعداد در خود پی بردید؟
از همان ابتدا آدم خیال پردازی بودم. همچنین ازکودکی به خواندن شاهنامه و آثار فروغ فرحزاد علاقه فروانی داشتم. تصميمي براي اينكه وارد ماركت موسیقی شوم نداشتم و این امر برايم خيلي اتفاقي بود.
_چه کسانی از شما در این راه حمایت کردند؟
در زمينه نوشتن و ترانه چون اصلا اهل محافل و نشست هاي ادبي نبودم و نيستم؛ دوستان زيادي هم ندارم، ولي هميشه معتقد بودم در هر مسيري لازم است آدم يك معلم كار بلد كنار خود داشته باشد و این مهم برای من اتفاق افتاد. با اينكه ترانه، بهانه ای براي آشنايي من با «حامد جليلي» شد، ولي ایشان فراتر از ترانه چيز هايي داشتند كه موجب شد من ياد بگيرم، اما به طور قطع می گویم که در آغاز راه هیچکس حمايتي از من نکرد و درس هايي كه بايد در طول مسير ياد مي گرفتم را در ابتدا ياد گرفتم، اتفاق هاي بي ارزش آن روزها چيز هاي با ارزشي در خود من بوجود آورد؛ اما بعد از آن اتفاق ها، موسیقی هم حرفه و هم بخش مهمي از زندگي ام شد. همكاري من با «امين قباد» باعث معرفی بیش از پیش من به مارکت موسیقی گشت.
_تا کنون چه تعداد کار از شما منتشر شده است و با کدام یک بیشتر ارتباط برقرار کردید؟
تا بحال ۱۱۲ کار از من منتشر شده است و حدود ۶۰الي ٧٠كار آماده براي انتشار دارم.
قطعه «دلخوشی» امیر عباس گلاب بهترین کار من است، قطعه ای که پس از انتشار، حتی یک پیام منفی از سوی مخاطبان دریافت نکرد و بیش از ۷ میلیون بار در سایت های معتبر شنیده شد؛ دریافت بازخورد های مثبت مردم به گونه ای بود که این قطعه را رزومه ۵ سال فعالیت حرفه ای خود میدانم.
_در مورد سرودن «دلخوشی» و شکل گیری همكاريتان با آقاي گلاب توضيح دهيد.
آقاي گلاب را چند سالي مي شناختم تا اينكه سال گذشته فرصت همكاري فراهم شد ، «دلخوشي» را خيلي كوتاه حدود ده ثانيه در كانال تلگرامم بود كه آقاي گلاب بعد از شنيدن كامل ترانه،آن را دوست داشتند و اين همكاري وچند كار ديگر كه در آينده پخش مي شود، انجام شد.
_از میان ترانه های همکاران تان ترانه هاي کدام ترانه سرا را و بيشتر مي پسنديد؟
خيلي از همكاران هستند كه من قلمشان را تحسين مي كنم اما «حسين صفا» قلم متفاوت تري نسبت به بقيه دارد .
_نظرتان را درباره کلمات زیر بیان کنید:
*امیر عباس گلاب: بسیار حرفه ای
*روزهای ابری: همكاري با بابك جهانبخش، نقطه بسيار روشن رزومه كاري من است
*دکتر افشین یداللهی: حیف
*قلم: اعتیاد
_علاوه بر ترانه سرایی چه فعالیت های هنری دیگری را دنبال می کنید؟
علاقه زيادي به سينما و فيلمسازي دارم كه به زودي در اين زمينه هم شروع به كار مي كنم، فعاليتم را در فيلمنامه نويسي بصورت حرفه اي آغاز كردم و اولين فيلمنامه من كمتر از چند ماه ديگرساختش شروع مي شود و الان در مرحله پيش توليد است .
_آیا کار جدید (ترانه، کتاب، فیلمنامه) آماده انتشار دارید؟
بین ۶۰ الی۷۰ ترانه با خوانندگان مطرح و شاخص آماده انتشار دارم که به مرور منتشر خواهند شد .براي چاپ كتاب در زمينه ترانه هيچ تصميمي ندارم و ترجيح ميدهم بيشتر روي ساير علاقه هاي هنري ام متمركز شوم .
-در مارکت موسیقی رابطه تا چه حد تاثیر گذار است و آیا رابطه تضمین کننده موفقیت و ماندگاری هست؟
مارکت موسیقی تماما رابطه است و اینگونه عمل می کنند که با همه همکاری داشته باشند؛ اما حواسشان به تیم خودشان هست و این رابطه همیشه وجود دارد و در هر مقطع، مارکت موسیقی متعلق به گروهی خاص می باشد؛ با این حال رابطه ضامن موفقیت نیست و این پذیرش مردم است که ضامن موفقیت و ماندگاری یک اثر می باشد.
_و اما حرف آخر
آرزوي عشق وآرامش براي همه
در ادامه می توانید ترانه «دلخوشی» اثری از «پریسا سیر» که با صدای «امیرعباس گلاب» منتشر شده است را بخوانید:
بذار از نگاهت همین چند ساعت واسه من بمونه
با این چند ساعت چراغایه این خونه روشن بمونه
حالا که نمیشه تمامه تو سهم منو زندگیم شه
بذار چند ساعت نگاهم این عشقو با چشمات سهیم شه
صبورم که باشم نه طاقت ندارم نبینم تو رو
اگه سنگ بارید اگه سیل اومد تو بی من نرو
اگه خیلی سخته اگه خیلی دوره اگه حتی دیر
همین چند ساعت همین دلخوشی رو تو از من نگیر
از این سرنوشتی که بهش دچارم مگه بدترم بود
یه مشت خوابه بد شد همه رویاهایی که تویه سرم بود
تو رو اینجوری کم همون آرزو بود که هیچوقت نکردم
ببین ترسه دوریت با من کاری کرده که راضی به دردم